گزارش

بهناز میرمطهریان  

 

علی کفاشیان دیروز (دوشنبه) در گفت‌وگویی با برنامه «همیشه ورزش» رادیو ورزش درباره استقلال فدراسیون فوتبال و تصویب بند اول فدراسیون مبنی بر ماهیت مستقل و غیرانتفاعی فدراسیون فوتبال گفته بود: «به سرعت سال دیگر می‌رسد و بندی که فیفا بر عهده فدراسیون و مدیریت جدید گذاشته است که فدراسیون را به معنای واقعی مستقل کند، باید اجرایی شود. پس از تصویب آن، می‌توانند اشکالات موردی را هم که وجود دارد در اساسنامه بگنجانند و برای این کار یک سال وقت هست. در صورتی که این اتفاق رخ ندهد فدراسیون تعلیق می‌شود. 

با این دقتی که FIFA و AFC دارند و در جریان همه جزئیات هستند، در این صورت شک نکنید که تعلیق صورت می‌گیرد. به نظر من هیچ مشکلی وجود ندارد. به نفع فدراسیون، کشور و همه هست که مستقل شود. حتی فدراسیون‌های دیگر هم می‌توانند از این قانون استفاده کرده و خود را یک نهاد مستقل غیردولتی کنند.»

این موضوع بدون شک یکی از دغدغه‌های اصلی و مأموریت‌های رئیس جدیدی است که برای فدراسیون فوتبال انتخاب می‌شود. در همین راستا خبرنگار ایران ورزشی گفت‌وگویی با علی کفاشیان، رئیس پیشین و نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال داشت.

از آنجا که تأکید مجلس شورای اسلامی تا کنون بر تغییر نکردن ماهیت فدراسیون فوتبال بوده است، بدون شک موضع‌گیری شفاف کفاشیان مبنی بر استقلال بی‌چون و چرای فدراسیون فوتبال نشانه یک هشدار جدی در این راستا خواهد بود.

 

مردم تعلیق را نمی‌پسندند، مجلس هم نباید بپسندد

کفاشیان در این رابطه به ایران ورزشی می‌گوید: «این یک واقعیت است که اگر مجلس بخواهد مقابل استقلال فدراسیون فوتبال بایستد، موجب از بین رفتن فوتبال ما خواهد شد. در این صورت فوتبال ایران تعلیق می‌شود. مردم ما تعلیق فوتبال را نمی‌پسندند و چیزی که مردم نمی‌پسندند را مجلس هم نباید بپسندد. 

ضمن اینکه نفع خود مجلس و دولت هم در راستای همین موضوع است. حتی نفع کشور هم در استقلال نهادهایی مثل فدراسیون فوتبال است. به اصطلاح چاره‌ای هم ندارد جز اینکه قانون را در این رابطه تغییر دهد.»

مجمع چهارچشمی فوتبال را زیر نظر دارد

نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال درباره نظارت بر عملکرد فدراسیون فوتبال که به نوعی مهم‌ترین مانع بر سر مستقل شدن آن است، این‌طور توضیح می‌دهد: «فدراسیون فوتبال یک شرکت سهامی با مجمعی کوچک نیست که تصمیم‌گیرنده اول و آخرش هیأت مدیره شرکت باشد. ما مجمعی داریم که چهار چشمی فعالیت‌های فدراسیون فوتبال را زیر نظر دارند. علاوه بر مجمع، رسانه‌ها هم شش چشمی عملکرد فدراسیون فوتبال را رصد می‌کنند.»

 

فدراسیون نیازی به بودجه ندارد

او که در زمان ریاستش در فدراسیون فوتبال بارها کنایه‌هایی درباره دخالت دولت در تصمیم‌گیری‌های فدراسیون فوتبال داشت، در این رابطه می‌گوید: «حتی در دوره مدیریت من هم فدراسیون فوتبال مستقل عمل می‌کرد. هر زمان که می‌خواستند به ما گیر بدهند، می‌گفتند دولتی هستید. همین حالا هم اگر مدیریت خوب و صحیحی اعمال شود، فدراسیون فوتبال نیازی به بودجه ندارد. مجلس هم باید این را بداند. حتی نباید اجازه دهند تصویب این اساسنامه و بند اول آن به یک سال هم بکشد. باید هر چه زودتر با این موضوع موافقت شود. حتی این اتفاق برای سایر فدراسیون‌ها هم باید بیفتد. این موضوع البته مانع از کمک دولت به تیم‌های ملی نمی‌شود اما واقعاً نیازی نیست دولت به تیم‌های باشگاهی کمکی کند. چون باشگاه‌ها بدون کمک دولت می‌توانند درآمدزایی کنند.»

 

به جام جهانی صعود کنیم شرایط مالی بهتر می‌شود

کفاشیان درباره منابع درآمد فدراسیون فوتبال توضیح می‌دهد: «50 تا 60 درصد از درآمد فدراسیون فوتبال از کمک‌های فیفا و ای‌اف‌سی تأمین می‌شود. اگر تیم ملی فوتبال موفق به صعود به جام جهانی شود، شرایط مالی فدراسیون بهتر هم می‌شود. در زمان مدیریت من و بعد از دو بار صعود تیم ملی به جام جهانی ما توانستیم ساخت و سازهای بزرگی در فوتبال داشته باشیم. آکادمی تیم‌های ملی و زمین چمن آن، پروژه‌های عمرانی خوبی بودند. مگر ما بابت این پروژه‌های عمرانی از دولت بودجه گرفته بودیم؟ موفقیت‌ تیم‌های ملی جوانان، نوجوانان و فوتسال را هم به این افتخارات اضافه کنید.  برای همه اینها از محل درآمدهای خودمان هزینه کردیم. تبلیغاتی که فدراسیون فوتبال می‌گیرد را هم به اینها اضافه کنید.»

نگاه

محمدقراگزلو    

 

2018 و 2020دو سال مهم در تاریخ باشگاه پرسپولیس به حساب می‌آید چرا که تیم محبوب‌شان در هر دو سال به فینال آسیا رسیده و بعد از ناکامی در اولی حالا شانس این را دارد تا اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا بین تیم‌های ایرانی را به نام خود بزند.

اینکه پرسپولیس دو بار در فاصله دو سال به فینال رسیده به اندازه کافی می‌تواند برای این باشگاه و البته فوتبال ایران یک پیام مهم داشته باشد، اینکه پرسپولیس موفق شده به لحاظ فنی خودش را از سایر باشگاه‌های ایرانی جدا کند و به سطح تیم‌های درجه یک غرب قاره برسد. حالا پرسپولیس در کادر فنی،هم‌سطح باشگاه‌هایی مثل السد، الدحیل، الهلال و النصر به حساب می‌آید حتی اگر به لحاظ سازماندهی و لجستیکی هرگز شبیه آنها نباشد.

البته که الهلال به خاطر بدهی‌های چند صدهزار دلاری از نقل و انتقالات محروم نمی‌شود یا السد باشگاهی نیست که برای 8 ماه متوالی حقوق مربیان تیم‌های آکادمی‌اش را نپردازد. بحث آکادمی که میان آمد، حتماً می‌دانیم آنچه در پرسپولیس به عنوان تیم‌های پایه می‌شناسیم، اصلاً شباهتی به باشگاه‌های هم‌طرازش در غرب آسیا ندارد. یا مثلاً الدحیل باشگاهی نیست که حقوق مربیان و بازیکنانش را برای چند ماه متوالی نپردازد و اساساً با بحران‌های اینچنینی غریبه است.

اما پرسپولیس با وجود این تفاوت‌های آشکار و آنچه در دوحه طی مسابقات مقدماتی و حذفی لیگ قهرمانان آسیا2020به عینه نمود یافت توانست بالاتر از آنها به فینال برسد و طبیعتاً قهرمانی آسیا با این سطح از مشکلات ساختاری، مالی و سازمانی چیزی فراتر از جام بردن و ثبت آن در تاریخ این تورنمنت خواهد بود.

حالا همه می‌دانند که پرسپولیس با انواع و اقسام کمبودها به فینال لیگ قهرمانان رسیده و در بازی نهایی هم از این کمبودها رنج می‌برد. از محرومیت بهترین مهاجمش گرفته تا از دست دادن بهترین مدافعش به خاطر بی‌پولی. کافی است اکنون همین دو فکت مهم را - فارغ از محرومیت پهلوان و امیری به عنوان دو بازیکن اصلی دیگرش-  در اختیار رسانه‌های عربی و شرقی بگذارید تا کمبودهای پرسپولیس برای فینال را تحلیل کنند و احتمالاً به این نتیجه برسند که تیم گل‌محمدی برای پیروزی در مسابقه فینال خلع سلاح شده و در سطح بازی‌های دو ماه قبل دوحه نمی‌تواند باشد اما این بدشانسی‌ها یا به عبارتی اتفاقاتی روتین اما ناشی از سوء‌مدیریت‌ها و کج‌اندیشی‌ها برای فوتبال ایران و پرسپولیس اصلاً چیز تازه‌ای نیست و به اندازه حریفان‌شان آنها را به هم نخواهد ریخت.

پرسپولیس از سال‌ها قبل در مهم‌ترین و حیاتی‌ترین لحظات، کمبودها و مشکلات عمده‌ای داشته که اجازه نداده تا این باشگاه غیر از یک قهرمانی جام در جام آسیا، عنوان قاره‌ای دیگری داشته باشد. باشگاه پرسپولیس از بدو تأسیس تاکنون چند مقطع طلایی داشته که آخرینش همین چهار فصل اخیر است اما در مقاطع طلایی قبلی غیر از آن یک عنوان قهرمانی، عمدتاً کمبودها و نقایص خلق‌الساعه که بر اثر سوء‌مدیریت‌ها ایجاد شده اجازه نداده تا تعداد عناوین قاره‌ای باشگاه همسنگ اعتبار و اقتدارش در فوتبال ایران باشد.

اگر امروز پرسپولیس پرافتخارترین تیم فوتبال ایران در لیگ سراسری است اما در صورت قهرمانی در 29 آذر تازه تیم شانزدهم پرافتخارهای این تورنمنت خواهد شد. پس این پرسش برای علاقه‌مندان جوان و نوجوان باشگاه که دوران طلایی 5،4 سال اخیر را لمس کرده‌اند، ایجاد خواهد شد که چرا با این همه توان و اقتدار داخلی در آسیا چیز زیادی نصیب‌مان نشده؟

شاید رسیدن به جواب سخت نباشد اما کافی است دو نمونه‌اش را اینجا مطرح کنیم. اولی به 28 سال قبل برمی‌گردد؛ زمانی که تیم برای دومین سال متوالی به فینال جام در جام قاره رسید اما جابه‌جایی در زمان بازی برگشت و تعویق چند باره آن کاری کرد که تیم علی پروین با پیکری نیمه جان در دیدار برگشت مقابل نیسان ژاپن حاضر شود و نتواند از گل زده در خانه حریف محافظت کند.

از دست دادن ستاره‌هایی مثل حسن شیرمحمدی ستاره بازی رفت فینال سال 1992 در فاصله چندماهه بین بازی رفت و برگشت و کوچ بهترین بازیکنان به قطر برای رسیدن به نان و نوایی که آن زمان در فوتبال ایران وجود نداشت تا حدودی شبیه همان چیزی است که امسال بین پرسپولیس و شجاع خلیل‌زاده گذشت. یا اگر آن روز رضا عقابی اولین و آخرین بازی مهمش در فینال آسیا را انجام داد، امروز هم مهدی عبدی و آرمان رمضانی تنها عناصر باقیمانده در اختیار یحیی هستند که حداقل روی کاغذ شانسی برای گلزنی در فینال آسیا و باز کردن گره قهرمانی نخواهند داشت .

اگر آن روز تیم علی پروین در شرایط بدنی خوبی به ‌سر نمی‌برد و بعد از تعطیلات نوروزی بدن‌های بازیکنان همچنان به خواب رفته و آمادگی حضور در آن بازی سنگین را نداشت، دو سال پیش هم تیم برانکو برای برگرداندن ورق مسابقه با کاشیما مهره و نیرویی کنار دستش نمی‌دید تا اندکی امیدوار باشد. آن روز که تیم محروم از نقل و انتقالات بعد از محرومیت و مصدومیت ماهینی، نعمتی و انصاری باید به احسان علوان‌زاده و حمیدرضا طاهرخانی به عنوان تنها عناصر تهاجمی‌اش دل می‌بست هم همین محدودیت‌ها، کاستی‌ها و مشکلات که غالباً ریشه در سوء‌مدیریت داشت، قهرمانی را از پرسپولیس گرفت.

در مورد دیگر شاید اگر پرسپولیس با تدبیر مناسب و با تعداد بازیکنان کافی به لیگ قهرمانان آسیا گام می‌گذاشت، در نیمه نهایی 2017 و با محرومیت و مصدومیت سه مدافع اصلی‌اش آنطور اسیر الهلال نمی‌شد.

اگر علی اکبر طاهری آن اتفاق را برای بازگرداندن مهدی طارمی رقم نمی‌زد و پنجره باشگاه بسته نمی‌شد یا چنانچه مدیریت وقت باشگاه (گرشاسبی) شرایطی فراهم می‌کرد تا تیم برای بازی رفت با کاشیما زودتر به ژاپن برود و جت لگ شدن اعضای تیم مانع از ارائه عملکرد فنی مناسب‌شان نشود، شاید امروز پرسپولیس در تعداد عناوین قاره‌ای جایی آن بالاهای جدول داشت.

شاید اگر پرسپولیس طلایی استانکو و پروین در اواخر دهه 70 تحت مدیریت امیر عابدینی سازماندهی بهتری داشت و در ازای از دست دادن بهترین ستاره‌هایش و لژیونر شدن آنها، در مواجهه با رقبایی مثل سامسونگ بلووینگرز و پوهانگ استیلرز مثل آنها از مهره‌های تأثیرگذار و تعیین کننده خارجی بهره می‌برد، امروز در مقابل نام اعضای آن تیم طلایی هم بعد از سه بار حضور در نیمه نهایی جام باشگاه‌های آسیا حداقل یک عنوان قهرمانی نوشته می‌شد.

اگر پرسپولیس به اندازه کافی پول داشت تا ستاره‌هایی مثل حمید درخشان، ناصر محمدخانی، محمد پنجعلی، مرتضی کرمانی مقدم، فرشاد پیوس، محسن عاشوری، حسن شیرمحمدی را در مقاطع میانه دهه 60 تا اوایل دهه 70 حفظ می‌کرد احتمالاً نه به محمدان بنگلادش می‌باخت نه جام را دو دستی در تهران به نیسان تقدیم می‌کرد.

می‌بینید. بیست یا سی سال گذشته اما پرسپولیس تغییر زیادی نکرده. اگر آن روز شیرمحمدی‌ها برای به دست آوردن پول بیشتر به قطر می‌رفتند امروز شجاع خلیل‌زاده‌ها دنبال همان هدف رفته و محکم کردن پایه‌های زندگی شخصی‌شان را به احتمال قهرمانی در آسیا ترجیح داده‌اند. انگار این یک دور باطل است که پرسپولیس را گرفتار خودش کرده اما من اسمش را بدشانسی نمی‌گذارم و مستقیماً به سوء‌مدیریت وصلش می‌کنم. در عین حال اگر تیمی با مدیری مثل رسول پناه به فینال رفت و قهرمان شد حتماً معجزه کرده پس باید برایش ایستاده کف زد و بیشتر از یک قهرمانی ساده، اعضای آن تیم را تمجید کرد و از عظمت کارشان گفت.

 

مصاحبه

ناصرقراگزلو     

 

ناصر محمد‌خانی مهاجم اسبق پرسپولیس با وجود بعضی کمبودها، شرایط پرسپولیس را برای موفقیت در فینال رقابت‌های آسیایی مهیا ارزیابی می‌کند. در رابطه با مسائل اخیر پرسپولیس گپ و گفتی با محمد‌خانی داشتیم .

 

شرایط پرسپولیس را از آنجا که بازی‌های این تیم پیش از فینال لغو شده چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من همان موقع یعنی بلافاصله بعد از اینکه پرسپولیس به فینال رسید اگر بازی فینال برگرار می‌شد شرایط پرسپولیس خیلی خوب و ایده‌آل بود چون تیم در کوران مسابقات قرار داشت. و با وجود خستگی به دلیل اینکه تیم در همه بازی‌هایش پیروز شده بود، بازیکنان به لحاظ روحی و فنی در شرایط خیلی خوبی قرارداشتند اما از آنجا که برنامه‌ریزی کنفدراسیون آسیا خوب نبود و تقویم شرق آسیا هم هیچ زمانی با برنامه و تقویم غرب آسیا هماهنگ نبود، بازی‌های شرق نسبت به مسابقات غرب با مدتی تأخیر برگزار شده که این امر موجب شده حریف شرق از دل مسابقات آسیایی وارد فینال شود و پرسپولیس از مسابقات داخلی راهی قطر و بازی فینال شود .

این تفاوت سطح برای سرخ‌پوشان مشکل‌ساز نخواهد شد؟

به هر حال شرایط این‌گونه است و مهم این است که از دو هفته کمتر تا فینال کادر فنی بهترین برنامه‌ریزی را داشته باشد و از فرصت باقی‌مانده نهایت استفاده را ببرد .

بعضی از تیم‌ها از لغو مسابقات پرسپولیس قبل از فینال ناراحت بودند!

من معتقدم باید به پرسپولیس نگاهی ملی داشت. کنفدراسیون آسیا خیلی سختگیری دارد که پروتکل‌ها کاملاً رعایت شده و دو تیم فینالیست هم هر چه زودتر تحت فرنطینه قرار بگیرند. از همین رو بازی کردن در شرایطی که بیماری کرونا به شکل زیادی بازیکنان را تهدید می‌کند برای پرسپولیس خیلی مضر است و اگر چند بازیکن پرسپولیس کرونا بگیرند واقعاً نماینده کشورمان با مشکل مواجه می‌شود و ضررش هم در کل به فوتبال ایران می‌خورد .

پرسپولیس محروم هم کم ندارد. با این وجود و کمبودهایی که هست سرخ‌پوشان ابزار کافی برای موفقیت در فینال را دارند ؟

بله کمبودهایی هست اما رسیدن محمد انصاری و اضافه شدن بازیکنانی مانند مهدیخانی واقعاً به سود پرسپولیس تمام خواهد شد .

یعنی این بازیکنان می‌توانند جای خالی امیری، شجاع، پهلوان و آل کثیر را پر کنند؟

همه بازیکنانی که از آنها نام بردید، همگی بازیکنان خیلی خوبی هستند و حضورشان واقعاً می‌توانست در فینال به سود پرسپولیس باشد اما شجاع جدا شد و رفت و بقیه هم که محروم هستند. به همین دلیل حداقل برای فینال دیگر نباید به محرومان فکر کرد و فقط باید به فکر استفاده از داشته‌ها بود .

چطور می‌توان کمبودهای بزرگ را برطرف کرد؟

کادر فنی پرسپولیس، بدنساز و آنالیزورهای این تیم نشان دادند واقعاً در برنامه‌ریزی مهارت خیلی خوبی دارند. به همین دلیل هم می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق که من اطمینان دارم از سوی کادر پرسپولیس لحاظ شده و تا روز فینال هم ادامه خواهد داشت، پرسپولیس به بهترین شکل آماده و تجهیز خواهد شد و خود آقا یحیی با جایگزین کردن و جابه‌جایی بازیکنان و اتخاذ تاکتیکی مناسب راه را برای ارائه بهترین نمایش تیمش مهیا خواهد کرد .

فوتبال تیم‌های شرق آسیا نسبت به تیم‌های غربی کاملاً متفاوت است. این تفاوت برای یحیی و شاگردانش مشکل‌ساز نخواهد شد؟

درست است که شرقی‌ها سبک متفاوتی دارند و سرعت‌شان هم از تیم‌های غرب آسیا بیشتر است اما من فکر می‌کنم تیم فینالیست از السد یا النصر و پاختاکور قوی‌تر نیست و پرسپولیس قدرتمند با حس برنده‌خواهی و قهرمانی که در ذهن کادر فنی و بازیکنانش وجود دارد، قادر هستند در دیدار فینال پیروز شده و ان‌شاءالله قهرمان آسیا شود و باز هم به رکوردشکنی و موفقیتش ادامه داده و رکوردی دیگر را برای خودش رقم بزند .

چه تیمی را برای پرسپولیس در فینال بهتر می‌دانید؟

همه تیم‌ها که قوی‌اند اما به نظرم ما با چینی‌ها راحت‌تر می‌توانیم بازی کنیم و برنده شویم .

خود شما هم مقابل چین گل زده‌اید؟

بله در آن بازی معروف با ضربه کاشته‌ای زیبا تور دروازه چین را لرزاندم و گل دیگر را هم ضیا عربشاهی با شوت به چین زد تا ما تیم ملی چین را شکست دهیم .

پرسپولیس بعد از بازگشت از قطر هم با چالش بزرگ بازی‌های فشرده لیگ مواجه خواهد بود با این مسأله یحیی و تیمش چگونه مقابله خواهند کرد؟

بالاخره الان شرایط خاصی پیش آمده و چاره‌ای هم نیست و باید از آن تمکین کرد اما من فکر می‌کنم ان‌شاءالله پرسپولیس با قهرمانی از قطر باز می‌گردد و در لیگ برتر هم پنجمین قهرمانی‌اش را تکرار خواهد کرد چون شخصیت تیم پرسپولیس با قهرمانی عجین شده است .

برای حضور تماشاگران هم در فینال مجوز صادر شد .

این خبر را شنیدم و خیلی خوشحال شدم چون روح فوتبال تماشاگرانش هستند و از آنجا که در قطر تماشاگران ایرانی زیادی وجود دارد، من فکر می‌کنم با حضورشان شرایط روحی خوبی را برای پرسپولیس به وجود آورند تا در نهایت پرسپولیس قهرمان شده و بعد از آن، یک ایران را خوشحال کند .

هفته قبل نوشتیم که مشخص نیست باشگاه پرسپولیس در جریان شکایت از شجاع خلیل‌زاده و فسخ یکطرفه قرارداد او دنبال چیست. پیش‌تر حقوقدان‌ها و وکلای ورزشی اعلام کرده بودند پرسپولیس می‌تواند با شکایت از شجاع و باشگاه الریان به فیفا هم غرامت بگیرد هم شجاع را 4 تا 6 ماه محکوم کند اما طبیعی بود که با شکایت بردن به کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال به جایی نخواهد رسید.

دیروز نورشرق رئیس کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال اعلام کرد که این پرونده باید در فیفا دنبال شود و پرسپولیس اگر می‌خواهد به نتیجه برسد باید در فیفا این پرونده را دنبال کند چرا که کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال مرجع رسیدگی به این پرونده نیست.

با این حال از چندین روز قبل مشخص شده بود که باشگاه پرسپولیس نه از باشگاه الریان و نه از شجاع به فیفا شکایت نکرده و دنبال این بوده تا ابتدا حکمی از کمیته تعیین وضعیت بگیرد که آیا فسخ قرارداد شجاع مجاز بوده یا نه و همچنان منتظر دریافت نامه‌ای از کمیته تعیین وضعیت هست تا با اتکا به همین مدرک به فیفا شکایت کند.

با این حال یک کارشناس حقوقی به نام رسول باختر گفته اگر کمیته تعیین وضعیت حکمی هم می‌داد برای فیفا هیچ اعتباری ندارد و پرسپولیس راه را اشتباه رفته و تنها زمان را هدر داده است. از طرفی همین کارشناس گفته شکایت بردن پرسپولیس به کمیته تعیین وضعیت بعداً و در صورت شکایت پرسپولیس از الریان به فیفا به سود باشگاه قطری خواهد شد چرا که آنها مدعی می‌شوند پرسپولیس چون می‌دانسته ما شجاع خلیل‌زاده را برای فسخ قراردادش با پرسپولیس اغوا نکردیم به فیفا شکایت نکرده  و در مراجع داخلی پرونده را باز کرده است.

این کارشناس گفته پرسپولیس از زمان رخ دادن اتفاق (فسخ قرارداد شجاع) دو سال زمان دارد که به فیفا شکایت کند اما وکیل باشگاه پرسپولیس باید در این خصوص توضیح بدهد که چرا از ابتدا شکایت به فیفا نرفته و در داخل کشور 

دنبال شده است.

 

بابک مرادی که دقایقی دربازی با فولاد خوزستان به میدان رفته بود از سوی کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال 4 ماه از حضور در میادین فوتبال محروم شد. این محرومیت به واسطه شکایتی است که باشگاه ماشین‌سازی از بازیکن سابق خود انجام داده و کمیته تعیین وضعیت مرادی را لایق جریمه دانسته است. به این ترتیب استقلال دیگر نمی‌تواند از این بازیکن بهره بگیرد تا اینکه محرومیت به پایان برسد. بدون شک اگر استقلال در بازی با فولاد امتیاز گرفته بود، همین امروز 3 بر صفر بازنده اعلام می‌شد اما شکستی که در میدان بازی رخ داد در نهایت باعث شد تا فقط حکم محرومیت مرادی اعلام شود و باشگاه از جریمه مصون بماند. به هرحال آنهایی که قرارداد مرادی را نوشته‌اند اکنون باید در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشند و توضیح بدهند که چرا و به چه دلیل بازیکنی به خدمت گرفته شده که از لحاظ قانونی نمی‌توانسته برای استقلال به میدان برود. آیا باشگاه استقلال می‌تواند صدمات ناشی از محرومیت این بازیکن را که امید بسیاری به او می‌رفت جبران کند؟ البته خود مرادی هم مقصر است که در زمان عقد قرارداد با باشگاه استقلال چندان حساس نبوده و تصور می‌کرده بدون اینکه مشکلی از جانب باشگاه سابقش ایجاد شود می‌تواند برای استقلال بازی کند. به نظر می‌رسد مرادی و مدیربرنامه‌هایش هم چندان از قوانین نقل و انتقالاتی آگاهی ندارند.

 

یادداشت

محسن آجرلو    قلی‌پور هم رسماً وارد MMA شد

مهد دوپینگی‌ها

 

رفتن امیر علی اکبری سراغ MMA یا همان هنرهای رزمی ترکیبی اتفاق جالب و هیجان‌انگیزی برای ورزشی‌ها بود. ورزشکار کاریزماتیک و مستعدی که در اوج جوانی قربانی اشتباه‌های خود و اطرافیانش شد و برای همیشه محروم از حضور روی تشک کشتی. با این حال بازگشتش به دنیای ورزش و حضور در عرصه‌ای که هنوز برای ما بکر و فتح نشده بود، آنقدر جذاب بود که فقط حضش را ببریم و با اشتیاق دنبالش کنیم. ادامه ماجرا هم پر بود از جایزه‌های چند صد هزار دلاری او در این رقابت‌ها و چیزهایی که در ورزش ایران جای‌شان خالی بود. به همین خاطر هم پس از موفقیت او بارها شنیده می‌شد که برخی ورزشکاران از رشته‌های دیگر راه این رشته را در پیش گرفته‌اند.

جدیدترین ورزشکار ایرانی هم که روز گذشته به طور رسمی حضورش در مسابقات این رشته قطعی شد، حمیدرضا قلی‌پور است. قهرمان ووشوی ایران و جهان که تقریباً دو سالی از خداحافظی‌اش می‌گذرد؛ البته همین چند ماه پیش مشخص شد به خطر دوپینگ و محرومیت طولانی‌مدت بوده! او هم پس از اعلام شدن محرومیت بلندمدتش در ووشو به سمت MMA کشیده شد و حالا هم خبر آمده که با یک سازمان افغانستانی در مسابقات این رشته شرکت خواهد کرد. گفته می‌شود قلی‌پور با سازمان TGFC افغانستان برای شرکت در مسابقات MMA امضا کرده و اولین رقابتش را طبق برنامه 23 بهمن همین امسال برگزار خواهد کرد.

خط ارتباط اکثر ورزشکاران ایرانی که راه MMA را در پیش گرفتند، عدم امید آنها به ادامه فعالیت در رشته اصلی‌شان است. کما اینکه به جز علی اکبری، ورزشکاران سرشناسی مانند داود عابدین‌زاده و علیرضا محجوب هم راهی این رشته شدند تا بتوانند به جای رشته‌های مبدأ، در این میدان دیده شده و صد البته درآمدزایی کنند. در این میان دوپینگی‌ها هم در اکثر رشته‌های رزمی و مبارزه‌ای به حضور در این رشته فکر می‌کنند. مثل حمیدرضا قلی‌پور که البته این فکر را عملی کرده و حالا در آستانه آغاز مبارزه‌های خود در این رشته است.

به هر ترتیب MMA که در ابتدای فعالیتش با برخورد صلبی وزارت ورزش و ممنوع شدن روبه‌رو شد، حالا جای خودش را در میان ورزشکاران و ورزش‌دوستان پیدا کرده و حتی حضور دوپینگی‌ها هم در آن مانعی ندارد. با این حال جالب است که بابی برای ورزشکارانی باز شده که محرومیت طولانی یا مادام‌العمر دارند تا بتوانند همچنان در صحنه بمانند و به فعالیت خود ادامه دهند.

 

رقابت لیونل مسی با کریستیانو رونالدو بیش از یک دهه است فوتبال را به وجد آورده‌ و بازی امشب بارسلونا با یوونتوس در نوکمپ صحنه دوئل این دو با یکدیگر است در مسابقه‌ای که ممکن است آخرین رویارویی این دو فوق‌ستاره باشد. دو غول دنیای مدرن فوتبال که در سال‌های 2017-2008 توپ طلای جهان را بین خود تقسیم کردند، نماد دو رقیب سنتی اسپانیا، بارسلونا و رئال مادرید بودند تا اینکه رونالدو در سال 2018 پایتخت اسپانیا را به مقصد تورین ترک کرد.

وقتی مهاجم پرتغالی در سال 2009 از منچستریونایتد به رئال رفت، ال‌کلاسیکو مترادف رقابت او با کاپیتان بارسلونا، مسی شد. با رفتن او، این بازی کمی از شکوه خود را از دست داده و البته جهان فوتبال مشتاق است که یک بار دیگر تقابل این دو را با هم ببیند.

در اوایل مرحله گروهی که یوونتوس میزبان بارسلونا بود، این امید به یأس مبدل شد چون رونالدو به ویروس کرونا مبتلا شد و نتوانست تیمش را در این بازی همراهی کند که بارسلونا با 2 گل به پیروزی رسید. مسی یکی از گل‌ها را از روی نقطه پنالتی زد و حالا قرار است دوباره این دو همدیگر را در زمین فوتبال ببینند.

هر دو تیم به مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا از گروه G صعود کرده‌اند اما یوونتوس می‌تواند در صورت پیروزی با سه گل یا بیشتر در نوکمپ از بارسلونا سبقت بگیرد یا اگر هر بردی با اختلاف 2 گل غیر از پیروزی 2 بر صفر به دست آورد. دیناموکیف و فرانس واروژ هم یک امتیازی هستند و هر کدام در بازی امشب نتیجه بهتری بگیرند، به لیگ اروپا می‌روند، اگر بازی مساوی شود، تیم اوکراینی به خاطر تفاضل گل بهتر سوم می‌شود.

رونالدو و مسی در سال‌های آخر بازی شان هستند، به ترتیب 35 و 33 سال دارند اما هر دو جایگاه تأثیرگذار خود را حفظ کرده‌اند. مسی شش توپ طلا دارد و مدافع عنوان بهترین بازیکن جهان است در حالی که رونالدو در سال 2019 سوم شد و در مجموع پنج بار این جایزه را گرفته.

رونالدو در ایتالیا درخشیده و بازیکن کلیدی یووه شده که شنبه قبل از پیروزی 2 بر یک مقابل تورینو در دربی دلاموله، پیراهن یادبودی به مناسبت رسیدن تعداد گل‌های او به عدد 750 به رونالدو هدیه شد. ماسیمیلیانو آلگری که در بدو ورود رونالدو به ایتالیا مربی‌اش بود، می‌گوید: «رونالدو به خاطر ذهنیتش بازیکن طراز اولی است. پنج توپ طلا، پنج قهرمانی لیگ قهرمانان و یک قهرمانی جام ملت‌های اروپا به دست آورده و در همه آنها تأثیرگذار و مثبت بوده اما هر سال برای خودش هدف جدیدی تعریف می‌کند.»

رونالدو فصل اول 21 گل زد و فصل بعد برای تیم مائوریتزیو ساری 31 گل زد تا یووه به سی و ششمین قهرمانی‌اش در لیگ برسد. او با هشت گل در شش بازی این فصل برای تیم آندره‌آ پیرلو نشانی از افت بروز نداده. برعکس مسی در اسپانیا روزهای سختی را سپری می‌کند. مهاجم بارسلونا تابستان می‌خواست فرار کند اما باشگاه اجازه نداد و حالا مسی مثل اینکه با برنامه‌های تاکتیکی مربی جدید، رونالد کومان راحت نیست و از روزهای اوج فاصله گرفته است. بارسلونا بدترین شروع خود در لیگ را در 33 سال گذشته داشته و بی‎ثباتی مسی بخشی از مشکل است، او در 10 بازی تنها 4 گل زده که دو تا پنالتی بوده. کارلس توسکتس، رئیس موقت بارسلونا قبل از انتخابات پنجم بهمن، گفته باشگاه باید او را می‌فروخته تا بخشی از مشکلات مالی‌اش را حل کند.

به هر حال مسی که نتوانست در باخت 2 بر یک شنبه شب برابر تیم تازه‌وارد لالیگا، کادیس گل بزند، مانده و فرصت بازی مقابل رقیب قدیمی‌اش، رونالدو شاید او را به هیجان آورد. وقتی رونالدو در اسپانیا بود، او و مسی همدیگر را به رسیدن به قله‌های افتخار سوق می‌دادند و رکوردهایی به دست آمد که بی‌سابقه بود. امشب دوباره برای هم شمشیر می‌کشند، شاید برای آخرین بار.

منبع: AFP

 

سرمقاله

آرمن ساروخانیان  @armen7791

 

محمود فکری در واکنش به انتقادات از نمایش این فصل استقلال که بعد از تساوی مقابل پیکان شدت گرفت، بارها از «بدخواهان» گفته که دوست ندارند تیمش نتیجه بگیرد، ولی بعد از بازی دیروز مقابل صنعت نفت شاید بهتر باشد که به جای نیت‌خوانی از منتقدان و رسانه‌ها وقت و تمرکز بیشتری را برای رفع معایب تیمش صرف کند، چرا که با ادامه این وضعیت ممکن است پستش را زودتر از چیزی که تصور می‌کند از دست بدهد.

استقلال در پنجمین بازی این فصل هم تیمی آشفته بود که برنامه مشخصی برای رساندن توپ به محوطه جریمه حریف نداشت و وقتی هم توانست روی یکی از معدود حملاتش به گل برسد، نتوانست از آن محافظت کند و دو امتیاز حساس دیگر را در تهران از دست داد.

استقلال نسبت به دو بازی قبل مقابل ماشین‌سازی و پیکان، سه تغییر داشت که هر سه آنها در خط میانی بود. استقلال به دلیل مصدومیت ریگی و غفوری دو تعویض اجباری داشت، ولی بیرون نشستن میلیچ با میل کادر فنی بود و نشان می‌داد ایده استفاده از دو مدافع کناری در هر طرف زمین نتیجه نداده است. باقری و مهدی‌پور در مرکز زمین بودند و شجاعیان و رضاوند بازی را در کناره‌ها شروع کردند، هرچند اجازه داشتند به سمت داخل و پشت محوطه جریمه حریف حرکت کنند و این به استقلال کمک کرد بر خلاف دو بازی قبل ارتباط بهتری بین هافبک‌ها و مهاجمان برقرار شود.

با این حال بازیکنان استقلال در نیمه اول هماهنگی خوبی نداشتند و به ندرت توانستند دروازه صنعت نفت را تهدید کنند. در ترکیب جدید استقلال ناهماهنگی زیادی به چشم می‌آمد و حرکات ترکیبی زیادی دیده نمی‌شد. همچنین پاس‌های اشتباه که بخشی از آن به خاطر پرس صنعت نفت در میانه زمین بود، اجازه نمی‌داد انتقال توپ به خط حمله 

موفق باشد.

در نیمه دوم استقلال تلاش کرد سرعت بیشتری به بازی بدهد و با نفرات بیشتری در حمله شرکت کند. گل دقیقه 50 استقلال نتیجه نفوذ نادری، مدافع چپ تیم و پاس خوبش به قایدی و در نهایت ریباند موفق احمد موسوی، مدافع راست تیم بود. استقلال بعد از این گل می‌توانست گل دوم را بزند و بردش را قطعی کند، ولی آنچه در دقایق باقی‌مانده دیده شد، نشان داد که این تیم برای حفظ نتیجه هم برنامه دقیقی ندارد.

فکری در شرایطی که تیمش نیاز به حفظ گل داشت، سجاد آقایی را به خط حمله اضافه کرد و ارسلان مطهری را پس از 80 دقیقه دوندگی در خط حمله و اوج خستگی به هافبک راست برد. با همین تعویض عجیب و اشتباه مطهری بود که صنعت نفت به گل تساوی رسید. مطهری توپ را نزدیک خط میانی از دست داد و با دستپاچگی آن را به کرنر فرستاد تا تیم میهمان با همان ضربه به گل تساوی برسد.

صنعت نفت پیش از گل هم چند بار توانسته بود روی ضربات ایستگاهی دروازه استقلال را به خطر بیندازد، از جمله گل طالب ریکانی که آفساید اعلام شد، ولی کادر فنی این تیم هیچ تصمیمی برای بالا بردن امنیت محوطه جریمه تیمش نداشت. اضافه شدن مدافع سرزنی مثل دانشگر در این شرایط می‌توانست استحکام دفاعی استقلال را بالاتر ببرد، ولی او تنها بعد از گل تساوی حریف و در آخرین ثانیه‌های بازی به خط حمله رفت تا شاید بتواند گل پیروزی را بزند!

فکری احتمالاً در روزهای آینده دوباره بخواهد به منتقدان حمله کند و به فکر ساختن دشمنان فرضی باشد، ولی واقعیت استقلال و آنچه مبنای اصلی قضاوت هواداران است، همین نود دقیقه‌هایی است که از تلویزیون می‌بینند و آنها خوب می‌دانند که مسئولیت ارنج و تعویض‌ها با فکری است، نه بدخواهان!

 

 

سایپا که در ۴ هفته ابتدایی و مقابل تیم‌های بزرگ مثل پرسپولیس و سپاهان، شکست‌ناپذیر نشان داد، این هفته هم برابر مس رفسنجان که انگیزه زیادی برای برد داشت، روند شکست‌ناپذیری خود را ادامه داد. در این بازی سایپا شروع خوبی داشت و تلاش می‌کرد به گل برسد اما موفق نبود. این تیم موقعیت‌های خوبی هم به دست آورد اما با بدشانسی از دست داد. مثلاً در دقیقه ۴۵ برخورد بازیکن سایپا با مدافع مس به اعتقاد نارنجی‌پوشان باید خطای پنالتی اعلام می‌شد ولی داور اعتقادی به این مسأله نداشت. به این ترتیب نیمه اول بدون گل به پایان رسید. در نیمه دوم باز هم سایپا توانست کار را بهتر استارت بزند اما راه به جایی نبرد. به این ترتیب در ۳۰ دقیقه پایانی، مس رفسنجان توپ و میدان را در اختیار گرفت. در دقیقه ۶۴ برخوردی میان مدافع سایپا و مهاجم مس رفسنجان در محوطه جریمه ایجاد شد که ربیعی و بازیکنان تیم میهمان معتقد به خطای پنالتی بودند. اعتراض‌های ربیعی در این صحنه باعث شد از داور کارت زرد بگیرد و هیچ پنالتی‌ای هم گرفته نشود. در دقیقه ٨۵ هم ارسال کریم‌زاده از سمت چپ خط دفاعی سایپا با برخورد دو بازیکن تیم و سرنگون شدن مهاجم مس همراه شد ولی داور باز هم اعتقادی به خطای پنالتی نداشت. در دقیقه ٩٠ سایپا موقعیت مناسبی برای ثبت گل داشت که ضربه مهاجم سایپا در شرایط نامتعادل به سینه بازیکن مس خورد و کرنر شد. در این صحنه هم سایپایی‌ها اعتقاد به خطای پنالتی داشتند. با وجود همه این اعتراض‌ها، امیرسامان سلطانی داور بازی، برای هیچ‌کدام از تیم‌ها پنالتی نگرفت و در نهایت ۲ تیم به تساوی بدون گل رضایت دادند.

 

بازی آلومینیوم اراک و ماشین‌سازی تبریز یکی از بازی‌های مهم و حساس هفته پنجم به حساب می‌آمد. جایی که رسول خطیبی باید مقابل تیم سابقش یعنی ماشین‌سازی تبریز قرار می‌گرفت. مقابل تیمی که با دلخوری از آن جدا شده بود. این بازی قرار بود مثل ۳ بازی دیگر دیروز، ساعت 15 شروع شود اما بارش سنگین برف در اراک باعث شد آماده‌سازی زمین کمی طول بکشد و بازی با نیم ساعت تأخیر استارت بخورد. آلومینیوم و ماشین‌سازی که در ۴ هفته گذشته، طعم پیروزی را نچشیده بودند با انگیزه فراوانی مقابل هم قرار گرفتند اما تلاش تیم خطیبی بیشتر بود و توانست به یک پیروزی پر گل برسد. در دقیقه ۲۳ روی یک کرنر از سمت راست، ضربه سر بازیکن آلومینیوم به تیر دروازه برخورد کرد. در برگشت و در حالی که دروازه‌بان ماشین‌سازی هم به خاطر شیرجه روی توپ قبلی روی زمین افتاده بود، حامد پاکدل توانست دروازه خالی را باز کند و اولین گل آلومینیوم اراک در تاریخ لیگ برتر را به ثمر برساند. با این گل، نیمه اول به سود میزبان به پایان رسید. در نیمه دوم هم این آلومینیوم بود که برتر از حریف نشان داد و در دقیقه ۵۳ بار دیگر توسط حامد پاکدل صاحب گل شد. روند خوب شاگردان رسول خطیبی ادامه داشت و دقیقه ۵۸ روی ارسال زیبای مهدی حسینی به محوطه جریمه ماشین‌سازی، سعید باقرپسند توانست گل سوم اراکی‌ها را بزند. این گل، پایان کار آلومینیوم نبود و در دقیقه ۷۴ بار دیگر سعید باقرپسند موفق شد دروازه ماشین‌سازی تبریز را باز کند. دیگر خیال میزبان راحت شده بود که در دقیقه ۸۶ ماشین‌سازی تبریز توانست یکی از گل‌های خورده را توسط فرزاد محمدی جبران کند اما دیگر فرصت چندانی برای زدن گل‌های بیشتر نداشت و در نهایت شکست ۴ بر یک را پذیرفت تا رسول خطیبی از تیم سابق خود انتقام سختی بگیرد.

 

هفته پنجم لیگ برتر، هفته غیرقابل پیش‌بینی و عجیبی شد. یکشنبه در روز اول بازی‌ها، سپاهان با ۳ گل از نفت مسجدسلیمان شکست خورد که این نتیجه تعجب خیلی‌ها را به دنبال داشت. روز بعد یعنی دیروز هم گل‌گهر سیرجان صدرنشین مسابقات تا اینجای کار، در خانه مقابل پیکان تهران تن به شکست داد. در این بازی گل‌گهر خیلی زود غافلگیر شد و گل اول را خورد. در دقیقه ۳ ارسال کرنر برای پیکان و ضربه سر حسین پورامینی باعث باز شدن دروازه علیرضا حقیقی شد تا این تیم از حریف پیش بیفتد. 

هنوز چند دقیقه‌ای از این گل نگذشته بود که این بار یک اشتباه باعث شد دروازه گل‌گهر بار دیگر باز شود. در دقیقه ۶ ارسال بلند اوت توسط نادر محمدی با اشتباه در خروج از سوی علیرضا حقیقی همراه شد و توپ با برخورد به دست گلر سیرجانی‌‎ها وارد دروازه گل‌گهر شد تا یک گل به خودی هم برای این تیم ثبت شود. 

بعد از این ۲ گل، اگرچه تیم امیر قلعه‌نویی کمی به هم ریخت و تمرکز خود را از دست داد اما حملات خوبی تدارک دید که در دقیقه ۳۱ گادوین منشا مهاجم نیجریه‌ای گل‌گهر روی ارسال زنده‌روح موفق شد یکی از گل‌های تیمش را با ضربه سر جبران کند. تلاش گل‌گهر برای زدن گل‌های بعدی ادامه داشت اما نیمه اول با نتیجه ۲ بر یک به پایان رسید. در نیمه دوم هم گل‌گهر سراپا حمله شد تا حداقل بازی را به تساوی بکشاند اما با توجه به اینکه پیکان به لاک دفاعی فرو رفته بود، دیگر گلی به ثمر نرسید تا دومین شگفتی هفته پنجم رقم بخورد. چراکه تیم قلعه‌نویی در خانه به شاگردان مهدی تارتار بازی را واگذار کرد.

 

گفت و گو

ناصرقراگزلو     

 

حامد شیری، بازیکن و کاپیتان تیم نساجی از شرایط تیم‌شان بعد از برد مقابل مسجدسلیمان صحبت کرده و از اهداف‌شان برای این فصل حرف می‌زند.

 

از برد باارزشی که مقابل مسجدسلیمان داشتید، شروع کنیم.

 با توجه به تغییراتی که مسجدسلیمان داشته، آنها امسال تغییر تاکتیکی داشته‌اند و به‌نوعی خوب دفاع می‌کنند و خوب ضدحمله می‌زنند، موقعیت گل کمی هم به حریفان می‌دهند اما با این وجود ما حملات خیلی زیادی روی دروازه حریف داشتیم که در نهایت با گل دقیقه ۸۱ از روی نقطه پنالتی به برد رسیدیم و گره بازی به این طریق باز شد.

به‌عنوان کاپیتان تیم در آن بازی سخت چه توصیه‌ای برای بازیکنان داشتی؟

 بین دو نیمه به بازیکنان تیم گفتم عجله نکنید چون اگر قرار باشد پیروز شویم ما می‌توانیم حتی دقیقه ۹۵ هم به پیروزی برسیم.

اما کادر فنی مسجدسلیمان نسبت به پنالتی و بعضی اتفاقات رخ‌داده مقابل نساجی معترض بودند!

 متأسفانه این موضوع در فوتبال ما در حال تبدیل شدن به یک اپیدمی است که زمانی که تیمی پیروز می‌شود همه چیز از جمله داوری، زمین و خیلی چیزهای دیگر عالی است و هیچ مشکلی هم وجود ندارد، اما وقتی تیمی بازنده می‌شود داور و همه موارد دیگر دارای مشکل می‌شوند که این امر اصلاً منطقی نیست.

اما در بعضی بازی‌ها هم داوران اشتباهات بدی داشتند!

 داوران ما باید تمرکز بیشتری داشته باشند و اشتباهاتی هم وجود داشته، به همین دلیل کمک‌داور ویدئویی حتماً باید وارد فوتبال ما و داوری شود تا حق تیمی ضایع نشود.

در بازی  روی پنالتی که برای تیم‌تان گرفته شد و گلی که مسجدسلیمان زد و مردود اعلام شد، تیم جنوبی خیلی معترض بود.

 در کارشناسی‌های داوری هم مشخص شد گل مسجدسلیمان آفساید بوده و پنالتی هم که به سود ما گرفته شد کاملاً سالم بود و هیچ مشکلی نداشت. من فکر می‌کنم صحبت‌ها و اعتراضات بلافاصله بعد از بازی عجولانه است و باید اجازه داده شود بعد از کارشناسی اگر اعتراضی صحیح است اعمال شود.

سرمربی این فصل نساجی هم مربی بادیسیپلین و موفقی تا الان نشان داده.

سرمربی ما فردی تحصیلکرده، با سابقه خوب در مربیگری است که نقش زیاد و پررنگی در موفقیت‌های محمود فکری داشت. ایشان به‌لحاظ رفتاری و صحبت کردن جدا از موارد علمی خوب، در سطح بالایی قرار دارند. علاوه بر آن، ۸۰ درصد بازیکنانی را هم که انتخاب کردند در سیستم تیم ما جواب داده‌اند.

در جایگاه خوبی در جدول قرار دارید و به نظر می‌رسد می‌توانید به کسب سهمیه امیدوار باشید.

 بله، جایگاه‌مان در جدول خوب است اما خوب می‌دانیم هنوز اول راه هستیم و فصل دشواری را پیش رو داریم. هدف اول‌مان کسب رتبه تک‌رقمی است و می‌دانیم برای رتبه خوب باید خیلی بجنگیم و از جان مایه بگذاریم تا موفق شویم.

تست کرونای شجاعی مثبت اعلام شد در حالی که تیم‌تان چندی قبل با تراکتور بازی کرد. ترسی از ابتلای‌تان به کرونا ندارید؟

 پروتکل‌های بهداشتی و بقیه موارد خیلی دقیق در تیم ما اعمال می‌شود و قبل از هر بازی تست کرونا می‌دهیم، خلاصه همه چیز تحت کنترل شدید است.

بازی‌تان با پرسپولیس لغو شد و باید به مصاف سپاهان در اصفهان بروید!

 بازی سختی در پیش داریم اما نساجی امسال نشان داده تیم خوبی است و حرفی برای گفتن دارد؛ حتماً با اهداف تاکتیکی خاص مربوط به بازی سپاهان تمرین می‌کنیم و با شناخت و آنالیز کامل و کافی به مصاف حریفان‌مان می‌رویم.

 

ایران ورزشی - در حالی که هنوز به طور دقیق مشخص نیست که مسابقات جام جهانی انفرادی در صربستان برگزار می‌شود یا نه؟ اما این مسابقات به یک داستان پرحاشیه برای تیم ملی کشتی آزاد تبدیل شده است. بعد از اینکه اعلام شد مسابقات جهانی کشتی در صربستان برگزار نمی‌شود و به جای آن اتحادیه جهانی کشتی اعلام کرد که مسابقات جام جهانی انفرادی برگزار می‌شود، علیرضا دبیر به عنوان رئیس فدراسیون کشتی اعلام کرد که تصمیم‌گیری در خصوص اینکه این تیم‌ها چگونه و با کدام نفرات راهی این رقابت‌ها بشوند یا اصلاً بخواهند شرکت کنند یا نه به کادر فنی مربوط است.

چند روز بعد هم حمید سوریان به عنوان نایب‌رئیس فدراسیون کشتی اعلام کرد که با تصمیم کادر فنی تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی دو کشتی‌گیر در آزاد و دو کشتی‌گیر در فرنگی راهی صربستان می‌شوند. به این ترتیب نام حسن یزدانی و کامران قاسمپور در کشتی آزاد و حسین نوری به همراه محمد‌هادی ساروی برای اعزام به این مسابقات اعلام شد اما خیلی طول نکشید که به یکباره در برخی از رسانه‌ها مطالبی منتشر شد که حکایت از این داشت که اعزام حسن یزدانی و کامران قاسمپور به صربستان می‌تواند خطرناک باشد و شاید منجر به ابتلای این دو کشتی‌گیر به کرونا شود اما واقعاً باید این مطالب را باور کرد یا داستان روی دیگری هم دارد؟

اگر قرار به خطر ابتلا به کرونا باشد که در همین مسابقات لیگ برتر هم ممکن است کشتی‌گیران به این بیماری مبتلا شوند. کما اینکه بسیاری از کشتی‌گیران و مربیان هم مبتلا شده‌اند. آخرین مدرک هم مصاحبه علیرضا رضایی است که اعلام کرد 5 کشتی‌گیر تیم دانشگاه آزاد و یکی از اعضای کادر فنی به کرونا مبتلا شده‌اند. بنابراین اینکه بگویند یزدانی و قاسمپور به صربستان بروند کرونا می‌گیرند و اگر نروند نمی‌گیرند ادعایی بیهوده است. ضمن اینکه وقتی کادر فنی نفرات مورد نظر خود را اعلام می‌کند و فدراسیون هم آن را تأیید و اعلام می‌کند یعنی همه جوانب را سنجیده است اما چرا باید این تصمیم تغییر کند و البته سؤال مهم‌تر این است که چه کسی در بیرون از فدراسیون این تصمیم را تغییر می‌دهد؟

این ماجرا چند روزی در فضای مجازی مطرح شد و شایعات زیادی به راه افتاد که قرار است ترکیب تغییر کند و بعد هم در نهایت بعد از دو هفته جار و جنجال تصمیم بر این شد که یزدانی و قاسمپور به صربستان اعزام نشوند و به جای آنها به بهانه جوانگرایی و البته غیبت ستاره‌های کشتی دنیا در صربستان، رحمان عموزاد و امیرمحمد یزدانی به صربستان اعزام شوند اما واقعیت ماجرا چیست؟ آیا باید باور کرد که سلامتی امیرمحمد یزدانی و رحمان عموزاد برای فدراسیون و کادر فنی مهم نیست؟ آیا فدراسیون و کادرفنی از قبل نمی‌دانستند که فقط روسیه اعلام رسمی کرده که با ترکیب اصلی به صربستان می‌آید و برخی از کشورها از جمله آمریکا و ژاپن از ماه‌ها پیش اعلام کرده بودند که به مسابقات صربستان نمی‌آیند؟ پس چرا از همان ابتدا تصمیم نگرفتند یزدانی و قاسمپور را برای مسابقات بلگراد انتخاب نکنند؟ این ماجرا به حدی عجیب و غریب مطرح شد که واضح بود پشت پرده دارد و واقعیت ماجرا چیز دیگری است اما واقعیت ماجرا چه بود.

حسن یزدانی و کامران قاسمپور هر دو با تیم بازار بزرگ تهران برای حضور در لیگ برتر قرارداد بسته‌اند و با این تیم در این مسابقات حضور دارند. رقابت‌های جام جهانی انفرادی همزمان با رقابت‌های لیگ برتر برگزار می‌شود و جدایی این دو کشتی‌گیر از تیم بازار بزرگ می‌تواند به این تیم آسیب بزند. سرمربی این تیم دوست صمیمی رئیس فدراسیون است و به همین راحتی می‌توان تصمیمی را اتخاذ کرد که نظر سرمربی تیم ملی کشتی آزاد را تغییر داد. البته این حق طبیعی یک تیم است که وقتی آمده و سرمایه‌گذاری کرده به فکر منافعش باشد اما چرا قانونی اقدام نمی‌کنند؟ چرا این باشگاه رسماً نامه نزد تا بگوید که به کشتی‌گیرانش نیاز دارد و نمی‌تواند آنها را در اختیار تیم ملی قرار دهد؟

امیرمحمد یزدانی و رحمان عموزاد دو کشتی‌گیر تیم‌های استقلال و دانشگاه آزاد هستند که هر دو تیم در مرحله نیمه نهایی حضور دارند، آیا منافع این دو تیم به خطر نمی‌افتد؟ آیا کسی نگران تضعیف این دو تیم که یکی از آنها حریف بازار بزرگ در نیمه نهایی خواهد بود، نیست؟ بدی این ماجرا اینجاست که سرمربی تیم ملی کشتی آزاد به همراه مدیر تیم‌های ملی و نایب‌رئیس فدراسیون کشتی که دارای یک جایگاه حقوقی هستند، تصمیمی را اتخاذ می‌کنند اما عده‌ای بدون توجه به این جایگاه خیلی راحت این تصمیم را هوا می‌کنند.

 

 مسابقه رکوردگیری وزنه‌برداری اگرچه به ظاهر روی صحنه برگزاری مسابقه به جز ماجرای اوت کردن کیانوش رستمی، حاشیه خاص و قابل توجهی نداشت اما در عوض پشت صحنه و در سالن گرمکن، حتی بعد از اتمام مسابقه رکوردگیری برای کادرفنی خصوصاً محمدحسین برخواه سرمربی تیم ملی حواشی جالب توجهی را به دنبال داشت. 

حواشی که منشأ آن مربوط می‌شد به جداگانه برگزار کردن رکوردگیری تیم ملی برای ثبت امتیاز ملی‌پوشان حاضر در تیم‌های لیگی فصل جاری! زیرا برخی از مربیان و اعضای کادر فنی تیم‌های حاضر در لیگ برتر وزنه‌برداری باشگاهی کشور به نوع و نحوه برگزاری رکوردگیری، تبعیض قائل شدن بین ملی‌پوشان توسط کادرفنی تیم ملی و برخی موارد مشابه گلایه و نقد داشتند. گلایه و انتقاداتی که حتی به بگو مگو و مشاجره (البته نامحسوس) در پشت صحنه مسابقه هم کشیده شد.

 

مربیان باشگاهی برخواه را گوشه رینگ بردند

کادرفنی و مسئولان فدراسیون وزنه‌برداری به خاطر حفظ سلامتی ستاره‌های ملی‌پوش، شرایط متفاوت و ویژه‌ای را به صورت جداگانه برای اردونشینان تدارک دیدند تا آنها به جای رفتن به اهواز (محل برگزاری هفته اول لیگ وزنه‌برداری) در تهران بمانند و در همان کمپ تیم‌های ملی رکوردهای خود را در جدول امتیازی لیگ ثبت کنند. همین موضوع در حین برگزاری رکوردگیری تیم ملی برای کادرفنی دقیقاً همانطور که پیش‌بینی می‌شد (پشت صحنه) حاشیه‌ساز شد. برخی از سرمربیان و کادر فنی تیم‌های باشگاهی حاضر در لیگ وزنه‌برداری که اتفاقاً در محل برگزاری رکوردگیری حضور داشتند تا از نزدیک وزنه‌برداران خود را برای وزنه زدن و رفتن روی تخته کنترل و هدایت کنند، در پشت صحنه از نوع و نگاه تبعیض‌گونه سرمربی تیم ملی و کادر او نسبت به برخی ستاره‌های ملی‌پوش که در برخی تیم‌های خاص حاضر در لیگ حضور داشتند گلایه داشته و انتقاد کردند. البته قطعاً به واسطه شناختی که از شخصیت و منش سرمربی تیم ملی وزنه‌برداری سراغ داریم، او یا کادرش قصد و نیتی در ارائه یکسری خدمات خاص به برخی از ملی‌پوشان نسبت به یکسری دیگر نداشتند زیرا برای کادرفنی تیم ملی همه ملی‌پوشان قابل احترام و ارزشمند هستند اما خب باتوجه به نزدیکی و ارتباط بیشتری که بین برخواه و برخی ستاره‌های جوان و جویای نام حاضر در تیم ملی وجود دارد که با او از تیم‌های پایه به بزرگسالان آمده‌اند، این شائبه خواسته یا ناخواسته ایجاد می‌شود که مثلاً نگاه برخواه نسبت به یکسری وزنه‌برداران خاص تبعیض‌آمیز به نظر می‌رسد! یا به طور مثال رابطه نه چندان مطلوبی که بین سرمربی تیم ملی و چهره‌های شاخص تیم همچون کیانوش رستمی، علی هاشمی و... وجود دارد شاید ذهن و افکار خود ورزشکار یا مربیان باشگاهی این وزنه‌برداران را به این سمت و سو کشانده و منحرف کند. اتفاقی تلخ و شبهه‌برانگیز که قطعاً خود کادرفنی و مسئولان فدراسیون با تبعیض قائل شدن بین ملی‌پوشان و سایر وزنه‌برداران حاضر در لیگ فصل جاری و جداگانه برگزار کردن رکوردگیری برای آنها بانی‌اش بودند و جرقه‌اش را خودشان زدند.

 

حق‌خوری در روز روشن

یک اتفاق تلخ و اجحاف روشن دیگر در حق تیم‌های لیگی و وزنه‌برداران حاضر در این دوره از مسابقات، قانون من‌ درآوردی و عجیبی است که به نظر بیشتر برای بستن زبان مدیران تیم‌های متمول تازه‌وارد به لیگ وزنه‌برداری و ستاره‌های مدعی حاضر در این تیم‌ها منعقد و مطرح شده است! این قانون هم قانون غلط و اشتباهی بابت وزنه زدن مجدد ملی‌پوشان ناکام رکوردگیری در هفته اول لیگ وزنه‌برداری در اهواز است! به طور مثال طبق این قانون کیانوش رستمی که در رکوردگیری اوت کرده و باید امتیاز منفی او برای تیمش (گهرزمین سیرجان) در هفته اول لیگ ثبت شود، می‌تواند در اهواز مجدد برای تیمش روی تخته رفته و ناکامی خود را جبران کند! آیا این امتیاز دادن به تیم‌های متمول و چهره‌های شاخص ملی‌پوش چیزی جز حق‌خوری و اجحاف در حق تیم‌های دیگر و وزنه‌برداران گمنام است؟! اگر قرار است چنین قانونی در لیگ وزنه‌برداری باشد خب چرا شرایط عادلانه و به صورت مساوی و برابر بین همه تیم‌ها رعایت و برقرار نمی‌شود؟ قطعاً این قانون، از بیخ و بن غلط و اشتباه است. 

بنابراین این یک تخلف محرز و شفاف است اگر سازمان لیگ به وزنه‌برداری که در رکوردگیری اوت کرده یا به هر دلیل دیگر ناکام بوده مجوز دوباره وزنه زدن در لیگ را بدهد.

 فرمول یک منتظر یک شوماخر جدید است، میک شوماخر پا جای پای پدرش، میشاییل گذاشته و قراردادی چند ساله با هاس بسته که از سال 2021 شروع می‌شود. این راننده 21 ساله اخیرا قهرمان مسابقات فرمول 2 شده و از مدت‌ها پیش احتمال آمدنش به بالاترین رده مسابقات اتومبیلرانی داده می‌شد.

او گفت: «اینکه سال آینده در مسابقات فرمول یک حضور داشته باشم، حسی فوق‌العاده به من می‌دهد. زبانم بند آمده و می‌خواهم از فراری که بخشی از آکادمی این تیم بودم و همچنین هاس به خاطر اعتمادش تشکر کنم. همچنین می‌خواهم به پدر و مادرم ادای احترام و ابراز عشق کنم. می‌دانم همه چیزم را مدیون آنها هستم. همیشه باور داشتم که یک روز در فرمول یک مسابقه می‌دهم. می‌خواهم یک تشکر ویژه کنم از همه هواداران که در طول حرفه‌ام از من حمایت کردند. تمام توانم را می‌گذارم و می‌خواهم همراه با هاس و آنها سفر خوبی در فرمول یک داشته باشم.»

نخستین فصل میک شوماخر دقیقاً 30 سال بعد از ورود پدرش به فرمول یک‌ در گرندپری بلژیک در سال 1991 رخ می‌دهد. میشاییل اسطوره فرمول یک است و با هفت قهرمانی جهان و 91 بار فتح گرندپری‌ها رکورددار بود که لوییز همیلتون در این فصل با اولی مساوی شد و از دومی عبور کرد. ورود شوماخر جوان به فرمول یک خبر خوبی برای خانواده و هواداران اسطوره آلمانی، هفت سال بعد از حادثه مسابقات اسکی است.

میک که شباهت زیادی به پدرش دارد در سال 1999 به دنیا آمده و در سوییس بزرگ شده، برای اینکه تحت فشار رسانه‌ها قرار نگیرد، از نام مادرش، بتش، استفاده کرد: «خیلی خوب بود، نمی‌خواستم مورد توجه رسانه‌ها و مردم باشم تا کارم را انجام دهم.» او در سال 2014 در مسابقات کارتینگ با نام «میک جونیور» حاضر شد و یک سال بعد دوران حرفه‌ای میک شوماخر رسماً آغاز شد.

در فرمول یک رسم است که پسرها راه پدر را در پیش بگیرند. دو تا از رقبای اولیه میشاییل شوماخر، دیمون هیل و ژاک ویانوو فرزندان اسطوره‌های این ورزش گراهام هیل و ژیل ویانوو بودند. مکس فرستاپن از تیم ردبول از دستاوردهای پدرش یوس عبور کرده که در بنتون با میشاییل هم‌تیمی‌ بود و آخرین هم‌تیمی‌ میشاییل، نیکو روزبرگ راه پدرش، ککه را رفت و قهرمان فرمول یک شد.

 

 

سعید واسعی که با فسخ یکطرفه قرارداد خود با تیم پیکان راهی تیم تراکتور شد 4 ماه از همراهی این تیم محروم شد. این بازیکن بعد از فسخ یکطرفه قراردادش با تیم پیکان با شکایت باشگاه خود مواجه شد و کمیته تعیین وضعیت با حکمی که دیروز صادر کرد او را 4 ماه از همراهی تیمش محروم کرد. او در هفته‌های گذشته برای تراکتور بازی کرده بود اما از دیروز حق همراهی تیمش را ندارد. او همچنین باید 2 میلیارد تومان به عنوان غرامت به تیم پیکان پرداخت کند. بر اساس قوانین حاکم بر فوتبال ایران، بازیکن می‌تواند قرارداد خود را با باشگاه یکطرفه فسخ کند اما بعد از فسخ قرارداد در صورتی که باشگاه شکایت کند پرونده مورد بررسی قرار می‌گیرد و بازیکن باید مسئولیت فسخ یکطرفه قرارداد خود را بر عهده بگیرد و نقدی به تیم جدید نخواهد بود. باشگاه تراکتور با علم به اینکه فسخ قرارداد یکطرفه سعید واسعی قانونی بوده با او قرارداد بسته اما از آنجایی که این بازیکن در فسخ مورد اشاره حق و حقوق باشگاه پیکان را رعایت نکرده باید 4 ماه محرومیت را سپری کند و از سویی جریمه سنگینی را به باشگاه سابقش بپردازد. با صدور احکام اینچنینی بدون شک از این پس باشگاه‌ها برای عقد قرارداد با چنین بازیکنانی بیشتر حساسیت به خرج خواهند داد.

هوشنگ نصیرزاده در واکنش به این خبر می‌گوید: «محرومیت سعید واسعی صرفاً یک خبر است که در برنامه‌ای تلویزیونی اعلام شده است. تا کنون هیچ ابلاغی در این خصوص دریافت نکرده‌ایم.» نصیرزاده درباره به میدان رفتن واسعی در بازی با فولاد هم توضیح می‌دهد: «با هماهنگی من این اتفاق افتاد چرا که هنوز هیچ رأی رسمی به باشگاه تراکتور اعلام نشده و بازی کردن واسعی مقابل فولاد منع قانونی نداشت.»

 

تراکتور تبریز و فولاد خوزستان در یک روز سرد پاییزی در ورزشگاه بنیان دیزل تبریز مقابل هم قرار گرفتند. در ابتدا تراکتور توسط احسان حاجی‌صفی صاحب موقعیت خوبی شد اما مدافع فولاد آن را دفع کرد. بعد از آن هم فولادی‌ها دست به حمله زدند و چند فرصت مناسب برای گل زدن به دست آوردند اما درخشش اخباری مانع باز شدن دروازه تراکتور شد. به این ترتیب بازی بدون گل به پایان رسید تا منصوریان و نکونام که بازیکنان سابق استقلال بودند و حالا هدایت تیم‌های قرمز تبریز و اهواز را به عهده دارند، به تساوی رضایت بدهند.